بسمه تعالی
با عرض سلام ،أدب و احترام؛خدمت تمامی همشهریان نیک اندیش و سخاوتمند که در شرایط کنونی مهدیه و خانواده آش را تنها نگذاشته وبا سخاوت طبع به اوج تکوین،این خصائص نائل آمده اید.اینجانب وحید شهبازی وکیل سر کار خانم مهدیه داوودی دارکولی جهت تنویر افکار عمومی مطالبی را به استحضار مردم شریف شهرستان دلفان می رساند:
آنچنانکه از دستورات رهبران دینى ما استفاده مىشود، گرهگشائى و رفع نیاز از نیازمندان و برادران دینى باید تبدیل به یک ارزش و یک فرهنگ عمومى شود که همه سعى در برآوردن حاجات مردم باشند چنانکه امام علی(ع) در این باره به کُمیل مىفرماید: «اى کمیل به خانوادهات دستور ده در تحصیل مکارم اخلاق بکوشند و حتى در تاریکیهاى شب به برآوردن حاجات مردم و رفع گرفتارىهاى آنها بپردازند، سوگند به خدائى که جانم در دست اوست، هیچکس بر دل انسان مؤمنى سرور و شادمانى وارد نمىکند مگر آنکه خدا از این عمل خیر یعنى سرور و شادمانى، مایه لطفى مىآفریند که در موقع نزول بلا و به هنگام گرفتارى سریعتر از سیلاب در سراشیبى، به یارى او مىرسد و او را نجات مىدهد».
عرض شود توسط یکی از خیرین شهرستان دلفان(جناب آقای نصرت الله شریفی) ،بنده در جریان پرونده سر کار خانم مهدیه داوودی قرار گرفتم.لذا،حسب وظیفه قانونی و شرعی خویش وکالت ایشان را بصورت مجانی قبول نمودم.پس از مطالعه پرونده ،متاسفانه کاشف به عمل آمد که مرحله تحقیقات مقدماتی پرونده به پایان رسیده و حتی حکم محکومیت مهدیه نیز صادر شده ،و از طرفی صرفا یک روز از مهلت تجدید نظر خواهی باقیمانده بود.علیرغم زمان کمی که در اختیار داشتم بلافاصله مراتب اعتراض خود را به رأی صادره إعلام داشته و پرونده جهت ادامه رسیدگی به دادگاه تجدید نظر ارسال گردید.
طبق اظهارات موکله که در پرونده نیز مشهود می باشدپسر جوانی(شاکی)چندین مرتبه در حین رفت و آمد در مسیر مدرسه ،برای وی به عناوین مختلف ایجاد مزاحمت می نماید.از آنجا که مهدیه دختری با وقار و با متانت بوده به مزاحمت های پسر جوان اعتنائی ننموده ،و مدتی بر همین منوال می گذرد.تا روز شوم حادثه،مهدیه به همراه یکی از بستگان خود جهت خرید به خیابان امام (ره)می روند.طبق اظهارات وی،پسر مزاحم مجددا در تعقیب آنها می افتد.و پشت سر ایشان مزاحمت های خود را شروع می کند.مهدیه برای خلاصی از مزاحمت های پسر جوان سعی می کند خود را در شلوغی جمعیت از دیده گان پسر مزاحم پنهان نماید.ولی شور بختانه وی دست بردار نبوده و همچنان بر مزاحمت های خود اصرار می ورزد.تا جایی که کاسه صبر دختر جوان لبریز می شود.ونهایتا دست را در کیف خود برده ودر یک آن به وسیله یک شیء برنده و تیز(شی إصلاح صورت که معمولا در کیف هر زنی پیدا می شود)به سمت فرد مزاحم حمله می کندو شوربختانه در اثر شدت جراحات وارده با توجه به اصابت جسم برنده به ناحیه حساس ،پسر جوان غرق در خون می شود.خوشبختانه با حضور به موقع تیم فوریت های اورژانس١١۵شهرستان دلفان از خونریزی شدید مجروح جلوگیری می کنند.چنانچه اقدامات به موقع اورژانس ١١۵و سایر دست اندرکاران امر پزشکی نمی بود شاید امروز مهدیه در انتظار چوبه دار بود.متاسفانه تنها شهود واقعه(احدی از بستگان مهدیه که شاهد لحظه به لحظه حادثه)به دلائل مبهم و نامعلومی از ادای شهادت نزد مرجع انتظامی،دادسراو دادگاه امتناع ورزیده و مهدیه را با تمام بدبختی هایش تنها می گذارد و او یک تنه با وجود سن کم وعدم تجربه کافی با این مشگلات روبرو می شدوحتی در تمام مراحل رسیدگی(غیر از دادگاه تجدید نظر)از داشتن وکیل محروم بوده است.و اینجانب صرفا در دادکاه تجدید نظر فرصت دفاع از ایشان را داشتم.باتوجه به اینکه بزه ارتکابی از ناحیه مهدیه از منظرقوانین جزائی دفاع مشروع تلقی نمی شد.
قطعا اساتید محترم دانشگاه وکلای برجسته و قضات شریف در تالار حضور دارند.لذا،همانطور که مستحضر هستید دفاع مشروع دارای شرایط خاصی می باشد که ذکر مصادیق آن در این مقال نمی گنجد واصرار بر اثبات ایجاد مزاحمت در دادگاه تجدید نظر نیز مؤثر در مقام نبوده و هیچ گونه تأثیری در پرداخت دیه نداشته و از طرفی در اثر جراحات وارده فرد مجروح دچار لکنت زبان گردیده و همین امر باعث شد که قضات محترم دادگاه تجدید نظر نیز تحت تأثیر نقص عضو پسر جوان قرار گرفته و نهایتا رأی صادره از سوی دادگاه بدوی مورد تائید قرار گرفت .هر چند به دلیل فقدان ادله إثباتی (عدم شهادت تنها فرد حاضر در صحنه)از سوی محاکم قضائی حکم برائت وی صادر گردید.ولی بدون شک مهدیه در محکمه عدل الهی بیگناه می باشد و به خاطر حفظ آبرو و حیثیت خود دست به این اقدام زده است.
همشهریان عزیز اعضای محترم تالار، متاسفانه مزاحمت های خیابانی بخشی از تجربه اجتماعی بسیاری از دختران و زنان جامعه ی ما شده است.موضوعی که مربوط به زمان،مکان و أفراد خاصی هم نمی شود. .به هر حال هر اقدامی که در فضای عمومی از سوی فردی در برخورد با فرد دیگر انجام شود ،به گونه ای که ریشه ی آزار و اذیت را فراهم آورد مزاحمت خیابانی محسوب می شود .متاسفانه مزاحمت های خیابانی به معضل اجتماعی تبدیل شده اند که بخش اعظم أفراد جامعه هر روز به نحوی با آن سرو کار دارند.امیدوارم در شهرستان نورآباد منبعد شاهد چنین حوادث فاجعه آمیز وتلخ نباشیم.چون اثرات آن تا مدت ها در اذهان عمومی تأثیر گذار خواهد بود.
نروی زه دیده و دل که تو آیت سخایی
که ز مکتب تو با هم،همه خوانده ایم سخا را
وحید شهبازی
(مورخ ١٣٩۵/٠٨/١٠)
