وقتی بحث از مسائل انتخابات و ملاکهای رای دادن به این و آن میشود فورا چهار پنج ملاک کلی و مبهم را ردیف میکنند و توقع دارند اصلح را هم انتخاب کنیم. میگویند نماینده باید ولایتپذیر باشد، به مسائل جامعه آگاه باشد، تجربه فعالیتهای مدیریتی و اجرائی هم داشته باشد. همه اینها معیارهای ایجابیاند. و البته بسیار کلی. شاید بهتر باشد برخی از ملاکهای سلبی هم بیان شود تا جمعبندی برای انتخاب اصلح راحتتر شود. ملاکها و معیارهایی که ملموستراند و عینیتر. برای همه قابل درک است و میشود با کمی تحقیق و مشورت به آن رسید. اگر بدانیم چه کسی نمیتواند نماینده ما باشد، بهتر میتوان فهمید به چه کسی باید رای داد.
۱- نماینده نباید سرمایهسالار و زمینخوار و بالانشین باشد. نباید دنبال حقوق مادام العمر باشد. نباید سرمایهداری باشد که روزی ۱۷ رکعت نماز هم میخواند. کسی که تا قبل از انتخابات پایش به خانه مستضعفی باز نشده و حالا برای گدایی رای یار و یاور مستضعفین شده، صلاحیت ندارد به مجلسی که میخواهد خانه ملت باشد، وارد شود. امام خمینی(ره) در وصیتنامهاش میفرماید: «مردم توجه داشته باشند رئیس جمهور و وکلای مجلس … نه از سرمایهداران و زمینخواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمیتوانند بفهمند (باشند)».
۲- نماینده نباید خود را برتر و بالاتر از مردم بداند. همان مردمی که توقع دارد به او رای بدهند. نشود که قبل از انتخابات او دنبال مردم باشد و بعد از انتخابات مردم دنبالش راه بیفتند تا پیدایش کنند. کسی که رأی میآورد باید بیشتر از قبلِ انتخابات در دسترس باشد.
۳- نماینده نباید محافظهکار باشد. کسی که وارد مجلس میشود قرار است از حقوق ما دفاع کند. کسی که محافظهکاری و کوتاه آمدن عادتش شده باشد نه تنها نمیتواند از حقوق من و تو دفاع کند، که ممکن است دو دستی سرمایهها را تقدیم کند. آنچه شایسته محافظت است دستاوردهای نظام و حقوق مردم اند نه منافع دستهها و گروهها.
۴- نماینده نباید دور و بری داشته باشد. باید خودش ببیند و تصمیم بگیرد و اقدام کند. خیلی از بادمجان دورِ قاب چینها حقیقتها را پشت دست پنهان میکنند و اجازه نمیدهند نماینده نسبت به آنها مطلع شود. فضا را برایش متوهم میکنند و او را از مردم جدا. هر چه دور و بَریهای نماینده گندهتر و پراِفادهتر باشند خدمترسانی و حقیقتگرایی نماینده کمتر میشود.
۵- نماینده نباید بنده باندها و گروهها باشد. نباید زبانش بسته باشد. نباید به خاطر منافع این آقا و آن خانم، این گروه و آن دسته، این حزب و آن جبهه مردم را فراموش کند. که اگر چنین شد نماینده ملت نخواهد بود، بلکه بنده کسی است که منفعت بیشتری برایش داشته باشد.
۶- نماینده نباید زیاد سفر خارجی برود. نقل میکنند مرحوم فاکر، نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی، در طول دوران نمایندگیاش برخلاف علاقه دیگر نمایندگان به سفرهای خارجی هیچ سفری به خارج از کشور نداشت. فقط یک بار در دوره هفتم به اصرار دفتر ریاست جمهوری به سودان سفر کرد. وقتی حوزه انتخابیه نمایندهای فسا و روستاهای اطراف است چه معنا میدهد او را در خیابانهای چین و ژاپن یا هتلهای ایتالیا و ترکیه ببینند. اگر سفری هم باید داشته باشد روستاهای حوزه انتخابیهاش سزاوارتراند.
۷- نماینده نباید ستاد انتخاباتی عریض و طویل داشته باشد. وقتی توی ستاد انتخاباتی نماینده ای شام و ناهار به تعداد مراجعین برقرار است یعنی … (خودتان بهتر می دانید). اگر هم ستادی آماده می شود برای پاسخگویی به مردم باشد نه خودنمایی. ستاد باید نمایشگاه عقاید و سلایق نماینده باشد نه نمایشگاه عکسهایش. خیلی از مدعیان خدمت به مردم را می شود با سَرَک کشیدن توی ستادهای انتخاباتیشان شناخت.
۸- نماینده نباید کلی گویی کند. همه می توانند با لفاظی و پرگویی های بی فایده وقت دیگران را هدر دهند. نماینده باید تحلیل گر باشد. کسی که هنوز درباره بیداری اسلامی چهار تا مقاله و کتاب نخوانده چطور می تواند در مجلس بنشیند و از کاهش سطح روابط با عربستان سعودی سخن بگوید! نمیگویم نصف وقتش را ولی حداقل به اندازه یک چهارم وقتی که توی جلسات می گذارند را باید مطالعه کند.
۹- نماینده نباید از رقابت و مناظره بترسد. کسی که رقابت و مناظره را به میزگرد تفسیر میکند در واقع نه خود را اصلح میداند و نه اعتقادی دارد که اصلح باید وارد مجلس شود. کسی که به بهانه وحدت خطاها و محافظهکاریهای افراد را توجیه میکند، نه فهم دقیقی از وحدت دارد و نه توانی برای خدمت.
برای درک این چیزها لازم نیست ذرهبین دست بگیرید و کاندیداها را یکییکی واکاوی کنید. بعضی وقتها ظاهر کلام و رفتار آدمها بهترین مترجم حالات و عاداتاند. وقتی نگاه نمایندهای به حضورش در مجلس وظیفه باشد نه کلیشه؛ تبلیغاتش زرق و برقی نخواهد داشت، محافظه کار نخواهد بود، مردمی خواهد بود و واقعا نماینده مردم و خواستههاشان خواهد بود.
محمد حسین جمالزاده
