گروه فرهنگی سلام دلفان- شاید به جرأت بشود گفت که شما دختران جوان بهترین دختران جهان، و حتی تاریخ هستید . بگذریم از عده ای که قدر خودرا نمی شناسند ؛ و ازهمین روی ناگهان خود را در لابلای چرخ دنده های بی رحم خصلت های سطحی، اسیر می بینند و راهی جز ادامه ی این راه ندارند . نه ، شما دختران ما، خیلی خوبید . آن قدر خوب که اجنبی های پلید ، از تماشای خوبی های شما رنج می برند ؛ عصبانی اند. بروز توطئه های رنگارنگ در اطراف شما نیز ناشی از همین عصبانیت است .
آنها وقتی بنیان خانواده را در ممالک خود برهوا می بینند ، از تماشای این همه استحکام در خانواده های ما رنج می برند . آنها ، سیاستمداران غربی را می گویم ، بر بستری از نفهمی مردم خود حکم می رانند . پس لاجرم ، زوال هرچه بیشتر استوانه های ارزش خانواده ، مطلوب آن هاست . . بقای آن ها را همین فروپاشی ارزش ها تضمین می کند . اما در این جا ، حکومت کسی بر کسی در کار نیست . این جا بستر حضور مردم ، فهم آن هاست . و اساساً این همه خوبی در زنان و دختران ما ، ناشی از ملاحتی است که از ایمانشان دریافت کرده اند .
ای عزیزان ، قدر این مرتبه را بدانید. قدر خودتان را بدانید . همه ی ما ، حتی مادران و پدران شما ، از تماشای صحنه هایی که این روزها، عده ای از شما در آن نقش دارند، رنج می بریم.
بعضی ها « آرزوی بزرگ » را در خوشبختی ، و یا مثلاً در قبولی کنکور و ورود به دانشگاه می دانند . بعضی ها هم در داشتن همسر و فرزند خوب ، در رونق کسب ، ودر شهرت و موقعیت مناسب و این جور چیزها ، راستی اگر به شما بگویند « آرزوی بزرگ » زندگی بشر کدام است ، چه پاسخ می دهید ؟
می دانم که منظور نگارنده را متوجه شده اید ، و می دانم که این مقولات را نمی شود با « نوشته » مداوا کرد . نسخه ی این بیماری ، درجای دیگری باید پیچیده شود . اما به هرحال مخاطب این نسخه و این آرزوی بزرگ که در شرف تحقق است شما دختران جوانید . باور کنید ما از تماشای دخترانی که ، با آرایش های غلیظ ، و با رفتاری جلف و سبک ، عرض و طول خیابان ها را طی می کنند ، پیش از آن که در خود مچاله شویم ، غصه می خوریم . غصه ای که بیشتر متوجه آینده است . آینده ای که آن دختران جوان را در جایگاه « مادری » می بینیم ؛ و فرزندانی را که لابد این ها باید به دنیا بیاورند و تربیت کنند و ریسمان اجتماع را به دستشان بسپرند .
غربی ها ، امروزه در دره ای می لولند که « ته » هرزگی و بی بند و باری و شهوت را بالا آورده اند و به هر کورسویی سرزده اند . امّا حالا ، ازهم دریده و ازنفس افتاده ، و به جایی رسیده اند که هرزگی ، به صورت آفت ، در نسل نسلشان هویداست .
این که می شنویم حاکمان غربی از آلودگی بنیادی ترین اجتماعاتشان که خانواده باشد ، سخت منقلبند ، هم درست می گویند ، و هم دروغ ! یعنی آماری که می دهند درست است . اما نگرانیشان را باور نکنید . آدم های هرزه ، هیچ گاه پا پیچ حکومت و سیاستمداران نمی شوند ؛ آن ها به آخوری نیازمندند که تَمَنیّاتشان را برآوَرَد . نمی دانم شنیده اید که هفتاد درصد مبتلایان به بیماری ایدز از مردمان آفریقا و آسیا هستند . این آمار دارد با ما حرف می زند ؛ دارد یک راز نگران کننده را برملا می کند . ایدز، عمدتاً یک بیماری ناشی از هرزگی است که از دامان آلوده ی غربی ها برآمده است . اما چگونه از آفریقا و آسیا سر برمی آورد ؟ آیا نمی شود فهمید که فصل بمباران اتمی سرآمده است ؟ کافی است مردمی ارزشمند را به ایدز و این جور آفات مبتلا کرد و به طریقی سرگرمشان کرد !
[3]
متأسفانه این آثار هرزگی ، کم کم دارد به جامعه ی ما راه پیدا می کند و اولین نشانه ای را که هدف گرفته است ، شما دختران جوانید .
هر کس در زندگی خود به دنبال یک خبر و اتفاق بزرگ است ، منتها بعضی این اتفاق بزرگ را در « سطح » می جویند . اگر نه ، مثلاً قبولی در کنکور، کجا یک خبر بزرگ کجا ؟ ویا فلان سبک لباس و آرایش، کجا یک خبر بزرگ کجا ؟! وقتی آرزوهای آدم حقیر بشوند، افق حادثه ها و خبرهایشان هم حقیر می شود .
دختران جوان ! آرزوهای بزرگ داشته باشید ؛ آرزوهایی که به شما حیات بدهند . حیاتی که مرگ و افول نداشته باشد . آرزوهایی که از فهم شما برآمده باشند ، و نه از هواهای زود گذر. آرزوهایی که محکوم به عمر شما نباشند . مثل چی ؟ مثل نسل خوب ، آینده ی خوب ، زندگی خوب ، همسرو فرزندان خوب ، مثل حاکمیت خوبی ها ، مثل توفیق نگاه مستمر لطف خدا بر همه ی لحظه هایتان ، مثل برچیده شدن زشتی ها ، مثل خیلی چیزهای دیگر.
دختران خوب ما می دانند که برای خوب شدن ، راهی دشوار اما شیرین و پایدار در پیش است ، و برای لاابالی گری ، به هیچ اراده ای نیاز نیست . کافیست آدم خودش را رها کند و تفاوت آدم های خوب و بد نیز از همین جا بالا می گیرد .
