- سلام دلفان | اخبار شهرستان دلفان| نخستین سایت خبری تحلیلی در دلفان - http://salamdelfan.ir -

صاحبان منصب بیش از دیگران باید حق اخلاق را اداء کنند

گروه سیاسی سلام دلفان- اخلاق و خلق و خوی آدمیان، در حقیقت میزان و محکی است برای شناخت و تشخیص هویت انسانی ایشان، آدمی هرچند برخوردار از فضائل برتر در علوم متواتر، و نیز صاحب دانش و هوشمندی و نبوغ باشد، ولی با اخلاق و مکارم آن کنار نیاید و یا از این خرمن خوشه برنچیند، بی تردید در حیات اجتماعی خود، نه تنها موفق نیست بلکه به هزار و یک دلیل ناموفق و زمینگیر می شود. چون مقبولیت و محبوبیت قابل قبول و کارآمد، در گرو اخلاق، رفتار و کردار نیکو و پسندیده است.

درسی که از پیامبر (ص) می آموزیم، رحمت و گشاده رویی است. او خود مظهر اخلاق، سعه ی صدر و وسعت نظر است. راه جلب توجه و نظربرخی از مردم به ایشان از همین زاویه قابل ارزیابی و دقت نظر است . به طوری که وقتی آن بزرگواربه پیامبری مبعوث می شوند و رحمت عالمگیر می شوند « رحمت للعالمین » و معمار بزرگ مروت و مدارا می شود. این پند و پندار پیغمبر (ص) منبعث از وحی است، آنجا که قرآن می گوید: « چگونه در پرتو الهی، با آنان نرم و ملایم شدی؛ اگر تند و خشن بودی از اطراف تو پراکنده می شدند ».

حسن خُلق و شفقت بر خَلق ، رنج دیگری را کشیدن است نه ایشان را رنجاندن، جامعه ی متمدن و تمدن اجتماعی وقتی میسر و عملی می شود که افراد آن اهل تعاطف و مدارا باشند. اگر در میان مومنان، حکم « رُحَماءُ بَینَهُم » مقبول افتد، و مروت به صورت یک موجود جسمانی ترسیم شود، شاید در میان آفریده ها زیباترین شود، چون روحیه ی گذشت و مردانگی؛ سرمایه ی جاودانه ای است که در پرتو آن کمالات دنیوی و اُخروی به دست می آید.  تقوا و پرهیز گاری و مبتلا نشدن به خشونت رفتاری و کلامی، سطح کمالات و نقطه ی اوج آن می باشد، چرا که سرچشمه ی زلال بسیاری از نیکی ها و نیکویی ها همان تقواست که البته برای کسانی که در مناصب قدرت و سیاست هستند رعایت تقوای سیاسی مقدم بر تقوای اخلاقی نیز می شود؛ چرا که آن افراد نمایندگان تقوای اخلاقی آن جامعه به شمار می روند. و یک جامعه ی پویا و واجد شرایط، بدیهی است که باید از این مشخصه ی مهم برخوردار باشد .

نظم اجتماعی و وحدت کلمه، در گرو پاکی و نیک اندیشی و خیرخواهی مردم نسبت به یکدیگر است و شدت این پاکی و نیک اندیشی باید در صاحبان مناصب بروز و ظهور بیشتری داشته باشد چراکه صاحبان مناصب ، محل تجلی اخلاق جمعی مردم و نمودی از اخلاق مداری مردمی است که آنان را محل وثوق و اعتماد خود دانسته اند . انعطاف پذیری و تحمل همدیگر ، به ویژه وسعت نظر و دوری جستن از کینه و انتقامجویی ، بنیه وحدت و یک دلی را در جامعه مستحکم و از بیماری و ناهنجاری می کاهد .

دین شناسان و کسانی که با تعالیم آسمانی آشنایی دارند ، باید بیشتر از سایر افراد جامعه ، حق مروت و مدارا را بشناسند و زمینه ی تحقق و ادای آن را فراهم سازند ؛ زیرا در پرتو مروت و مدارا ، فواید بسیاری نهفته است . مردان خدا ، اهل مروت و مدارا در محدوده ی مقبولند ، و هرگونه رفتار و کرداری که آنان را از مروت و مدارا دورکند؛ قطعاٌ خود را از این دایره ی مقبولیت طرد کرده اند . زیرا دین ، غیر از محبت و عواطف پاک و صمیمی نیست .

مردم عموماٌ یا برادران دینی اند و یا انسانی ، انسان به زهد و آزاد اندیشی گرایشی دیرینه دارد ، می داند که تمایل به تصاحب و تملک دنیوی و مادی که نوعاً جزء خواسته های نفس به حساب می آیند ، اگرچه در ظاهر و به طور زود گذر ممکن است به یک شوکت و جاه و مقام بیانجامد ، اما ازدرون ، مخرّب شخصیت ما خواهد گشت . بر اساس این مدعا هیچ عقلی نمی گوید باید بر آتش هوی و هوس هیزم افکند یا نفت افزود ؛ زیرا آتشی که در اینجا شعله ور می شود ، آتشی است ویرانگر که بانی و بانیان آن را قبل از دیگران در برمی گیرد و می سوزاند ، که این نوعی خودسوزی و خود کشی آشکار است . آیا با دل مردگی و از دست دادن حال و هوای معنوی و توجه تام به مادیات و حفظ قدرت، و معاوضه ی ارزشها با ضد ارزشها، و نادیده گرفتن پای علم و اخلاق در مراودات اجتماعی و سیاسی و فروختن دوستان و خریدن دشمنان و پیشه کردن تعصب و ناسازگاری و دفن گذشت و مردانگی؛ آیا باز هم جاودانه خواهیم ماند ؟!

تنها تقوا و آن هم در همه ی ابعاد آن است که آدمی را آزاد مرد و از قیود شیطانی رها می سازد و او را از اسارت و بندگی هوی و هوس ، آزاد و رشته ی آز و طمع و حسد و شهوت و قدرت را از گردن می زداید . به راستی ناهنجاری ها ، نارساییها ، ضعف ها ، ناملایمات ، بد خُلقی ها و گره های کور کنونی، با کدامین سر انگشتان اقتدار گشوده خواهد شد؟! اگر امروز به فکر چاره نباشیم آیا فردا دیر نیست ؟!

در پایان باید گفت که عقل و خرد و هوش سیاسی ، برای یک سیاستمدار ، سرمایه ای است که بهره ی آن اخلاق و مکارم اخلاقی و سیاسی خواهد بود . اصلاً عقل و اخلاق ، چون علم و دین مکمل یکدیگرند . بنا براین ، توقع اخلاق از عالمان دین و عاقلان و کسانی که صاحب منصب هستند بیش از دیگران است . روحیه ی مروت و مدارا و رفق و ملایمت از ایشان ، دلپذیرتر و دلربا تراست . هم اینانند که باید حق اخلاق را اداء کنند . و منظور از تفسیر دو حرف « مروت» و « مدارا» جوانمردی، مردمی ، مردانگی ، نرم دلی ، نرمی و ملاطفت و حُسن خُلق در تحمل ، شخصیت ، آراء و نظرات گوناگون چه در این سوی و چه در آن سوی، چه در این کوی و چه درآن کوی است . اگر بنا باشد جوامع و حکومت ها ، طاقت تحمل قلم و بیان مصلحان خیر اندیش که کارشان و عملشان خداپسندانه و شفقت برخلق ورزیدن است را نداشته باشند ؛ آن جامعه روی تکامل و پیشرفت و آسایش را به هیچ قیمتی، نخواهد دید ، بلکه محکوم به فنا و نابودی است .