امين اسكندري؛ رئيس دفتر وزير راه و شهرسازي و از دلفانی های مقیم تهران مطلبی را به سلام دلفان ارسال نموده که از این قرار است:
سالهاست از شهرم و ديار نازنينم دور هستم.البته نه بدلخواه و از روي اختيار، بلكه به اجبار.پس از فارغ التحصيل شدن از دانشگاه بدلايل متعدد كه همه ميدانيم امكان خدمت مستقيم به مردم نازنين شهرم نصيبم نشد.لذا اجبارا در تهران مشغول به كار شدم. بگذريم. در تمام اين سالها تمام فكر و ذكرم معطوف خدمت به ديارم بود. دياري كه انسانهاي وارسته ، تحصيلكرده ، توانمند و داراي مراتب بالاي شغلي و اداري بسياري دارد. اما صحبت من بيشتر با همشهريانيست كه در پستهاي مهم ، كليدي و تاثير گذاري درتهران مشغول به فعاليت هستند.چند سال قبل در جلسه اي بوديم كه اتفاقا يكي از همشهريانمان نيز حضور داشت.بنده ايشان را شناختم ولي ايشان شناختي از من نداشت. پس از پايان جلسه به سمت ايشان رفتم تا صحبتي داشته باشيم. در همين حال يكي از اعضا جلسه اصليت شهري ايشان راپرسيد. از جوابش خشكم زد.فلاني هستم از كرمانشاه ! عطاي صحبت با ايشان را به لقايش بخشيدم. بارها از خودم پرسيدم مگر اهل دلفان بودن مايع كسر شان آدم است. متاسفانه از اين نمونه انسانها بسيار ديده ام. نميدانم چرا دست به دست هم نمي دهيم تا از فقر و محروميت شهرمان اندكي بكاهيم. الان كه اين مطلب را مينويسم در آستانه برگزاري نمايشگاه بين المللي كتاب هستيم. جايي كه سالهاست از آن بازديد نميكنم. چون از ديدن همشهريان جواني كه كارشان جابجايي كتابهاي خريداري شده ديگران است به شدت متاثر ميشوم.متاسفانه مسئولان منطقه نيز پيگير جدي مطالبات بحق مردم نيستند. بنده بارها ديده ام بدليل پيگيري مسئولان مناطق مختلف بسياري از مشكلاتشان حل شده است.با ظرفيتهاي منطقه اي و انساني كه داريم به راحتي ميتوان كارهاي بزرگي انجام داد. پس بياييم با اتحاد و همدلي و پرهيز از تفكرات قبيله اي و عشيره اي و انتخاباتي در راه آباداني و آسايش مردم شريف و قهرمان دلفان تلاش كنيم.انشاءالله
