جمعی از اصلاح طلبان دلفان با صدور بیانیه ای مجهول و بدون امضاء از سخنان دکتر حنان در همایش احیای دینی و اصلاح طلبی حمایت نموده و این مواضع را شفاف و بدور از هرگونه حب و بغض بیان نموده و تمام سخنرانی دکتر حنان را در دفاع از آرمانهای انقلاب ، اندیشه ناب محمدی و امام راحل ارزیابی کرده اند .
در قسمتی از این بیانیه ضمن دفاع از آزادی بیان آمده است چه خوب بود ابن بزرگواران در دولت گذشته هم در مقابل سخنان رئیس دولت ،دولتمردان و گاها برخی افراد در تریبونهای مختلف موضع میگرفتند و براستی دلواپسی را همیشه در سرلوحه کار خود قرار میدادند و نه فقط برای مخالفانشان
ج احمدی- گروه سیاسی سلام دلفان- گرچه این بیانه را منتسب به همه ی اصلاح طلبان شهرستان دلفان نمی دانیم ؛ اما نکات قابل تأملی در همین چند سطر وجود دارد که پاسخ به این نکات را برای تنویر افکار مخاطبان گرامی برخود لازم دانستیم که به سمع و نظر می رسد :
از یکی از بزرگان نقل شده است که « کسی که می خواهد عیب کسی را بگوید ، آنچه را که خود متصف به آن است بر زبان می آورد زیرا آن صفت به وی نزدیکتر است » . آقای مدیر کل ظاهراً با سخنان خود خواسته اند برخی از رفتارهای سیاسی را که به زعم ایشان افراط گرایی بوده است ، مورد نقد قرار دهند ، غافل از اینکه رفتار و سخنان خود وی مصداق عینی و بارز افراط گری سیاسی بوده است ، و اگر افراط نبود این همه انتقاد و واکنش به سخنان او نشان داده نمی شد . و نکته ی عجیب تر اینکه سخنان وی را در دفاع از اندیشه ی امام راحل و آرمان های انقلاب قلمداد کرده اند .
1- به راستی اگر این جماعت ارادتی نسبت به اندیشه های امام و آرمان های انقلاب دارند چرا وقتی که اندیشه های امام توسط همپالگی های ایشان در کنفرانس برلین به موزه سپرده شد و آن را منسوخ شده و مربوط به عصرگذشته دانستند ؛ مهر سکوت برلب زده و در دکه های بیانیه نویسی را تخته کرده بودند؟
[1]
2 – چرا از این بیانیه ها در زمان فتنه ی 88 در برائت یا محکومیت فتنه ای که به تعبیر مقام معظم رهبری، جمهوری اسلامی ایران را تا مرز سقوط پیش برد صادر نمی شد و گویی داوری بودند که در برابر خطاهای عمدی و مکرر بازیکنان آن نه تنها یک بار در سوت خود ندمیدند؛ بلکه بازیگر تیم حریف بودند؟ !
3– چرا وقتی که رئیس کودک کش اسرائیل از جنبش سبز ایران که به همت برخی هم حزبی های مدعی اصلاحات نه همه ی آنها ،شکل گرفته بود ؛ به عنوان« بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران » از آنها یاد کرد ، به نشانه تأیید این مدعا مّهر سکوت بر لب زده بودید و نه تنها بیانیه ای از طرف شما صادر نمی شد بلکه لفظاً پاسخ این ادعا را نمی دادید ؟! آیا جز این بود که با سکوت خود صحه بر شعار « نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران » می گذاشتید و به نوعی حمایت ضمنی از این رژیم سفاک و جنایتکار بود !!! رژیمی که در اندیشه ی ناب امام خمینی(ره) که مدعی دفاع از آن هستید، به عنوان غده ی سرطانی یاد می شد و می فرمودند : « اگر اسرائیل انگشتش را به بحر محیط بزند نجس می شود.» چگونه این تضاد رفتار و گفتار خودتان را توجیه می کنید ؟!
4– چرا وقتی که در فتنه ی 88 عده ای خود فروخته به غرب و رژیم صهیونیستی ، و به نمایندگی از جنبش سبز که خود را پرچمدار تداوم اصلاحات در ایران میدانست ، شعار « مرگ بر اصل ولایت فقیه » سر می دادند ؛ کوچکترین موضع گیری یا صدور بیانیه ای نسبت به این امر نداشتید ؟!!
[2]
5 – چرا وقتی که عده ای دلارهای نفتی را سخاوتمندانه به پای این گروه می‌ریختند تا به ساحت مقدس امام حسین علیه‌السلام اهانت ورزند و نمازگزاران ظهر عاشورا را سنگباران کنند! مسجد آتش بزنند و… در همان حال، خود را «مردمان خداجوی»! معرفی کنند خبری از صدور این بیانیه ها نبود ؟!
6 – چرا وقتی که هم‌حزبی‌های مشارکتی شما فرهنگ شهادت را خشونت‌طلبی معرفی کرده و شهادت اباعبدالله‌الحسین(ع) و یارانش را نتیجه طبیعی! خشونت جد بزرگوارشان رسول خدا(ص) در جنگ‌های بدر و احد دانسته بودند مّهر سکوت بر لب زده بودید و بیانیه صادر نمی کردید ؟!
7 – چرا وقتی که جلادترین و جنايتكارترین فرد تاریخ معاصر یعنی شيمون پرز رئيس رژيم صهيونيستي در دانشگاه هرتسليا مي گويد «نبرد عليه جمهوري اسلامي از بيرون مرزهاي آن آغاز نمي شود بلكه از درون مرزهاي ايران آغاز مي شود. ما بايد از مخالفاني كه با رژيم مبارزه مي كنند، دلجويي و آنها را دلگرم سازيم. آنها به نيابت از ما با جمهوري اسلامي مي جنگند» کوچکترین واکنشی از شما ظهور و بروز نمی کرد و بیانیه ای نوشته نمی شد ؟!
8 – چرا وقتی که جريان ضدانقلاب فرصت طلب با استفاده از بسترسازي همين جريان آلوده و ويروسي شده، ابتدا مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل را خط زدند، سپس بر اسلام خط كشيدند و به سبك دغلبازي رضاخاني شعار جمهوري ايراني سر دادند و سرانجام سراغ هجمه و هتاكي عليه امام خميني (ره) و اصل ولايت فقيه و سرانجام امام حسين(ع) رفتند ، این بیانیه های آتشین صادر نمی شد ؟!
9 – چرا وقتی كه جبهه دشمن با همراهي جريان «مرجفون» براي ترساندن و خالي كردن دل ملت ايران جنگ احزابي راه انداختند، جنگی که به بهانه انتخابات بنياد انقلاب اسلامي را نشانه رفته بود ، یک کلام در عدم همراهی با این جنگ بر زبان نیاوردید و یا یک جمله در محکومیت این جنگ حزبی مرقوم نفرمودید ؟! بلکه به دنبال لشگر کشی برای حمایت از آنان بودید ؟!
10 – چرا وقتی که آمريكا و اتحاديه اروپا در اقدامي بي سابقه بيانيه اي مشترك صادر مي كنند و با حمايت از سازمان فتنه، نسبت به سرنوشت آنها ابراز نگراني شديد مي کردند ، نه تنها زبانتان را در کامتان غلاف کرده بودید بلکه همسو و هم جهت با آنان در تلاش برای رفع حصر آنان به واسطه افراد مذبذب ونان به نرخ روز خور بودید ؟!
11 – چرا وقتی که فتنه‌گران به موازات اميدوار کردن دشمن به تشديد اختلافات در ايران،مشاور دشمن در پروژه تحريم‌هاي فلج‌کننده بوده و نقش ايستگاه تقويت‌کننده را براي تشديد تاثير تحريم‌ها ايفا کرده و گراي تحريم‌هاي گزنده و فلج‌کننده را داده و دشمن را تحريک و تشويق به اين امر کرده تا شايد سر بزنگاه‌هايي مانند انتخابات بتوانند ضمن دادن آدرس گمراه‌کننده به مردم، آنها را مقابل حاکميت قرار دهند و خود را منجي بحران جا بزنند ، اقدام به صدور بیانیه نمی کردید ؟!
12 – چرا وقتی که حماسه ی سترگ 9 دی رخ داد ، حماسه ای که به تعبیر مقام معظم رهبری دست خداوند متعال و روح حسین بن علی (ع) در آن قابل مشاهده بود ، به سادگی از کنار این حادثه ی بزرگ گذشتید و دم بر نیاوردید و نمی آورید ؟ و در سالگرد این حماسه با دعوت از همین فرد در اداره ی ارشاد شهرستان دلفان و تشکیل جلسه با وی ، نه تنها یادی از بزرگداشت این حماسه ی سترگ نمی شود ، بلکه تصمیم به حذف یکی از حماسه سازان گرفته می شود ؟!
[3]
13 – در مورد انتقاد از دولت گذشته هم باید گفت : جبهه اصولگرایی دارای طیف‌های مختلفی است و شاکله این جریان ضمن حمایت از رویکردها و عملکردهای خوب دولت نهم و دهم، جزو منتقدان اصلی و جدی و اول سوءعملکردها و خیانت‌های حلقه انحرافی بوده است.
14 – ایمان داریم که این بیانیه توسط گروهی اندک از افراطیون طیف یاد شده با هدف دامن زدن به فضای متشنج سیاسی بوجود آمده صادر شده است و انتشار بیانیه در حمایت از فردی که خود مصداق عینی تشنج آفرینی و افراط سیاسی است؛ آن هم در مکانی که خارج از قلمرو جغرافیایی این منطقه است ، جز ایجاد شکاف عمیق و اختلاف و دو دستگی در بین همه ی نیروهایی که مومن و معتقد به اصول و ارزش های انقلاب اسلامی هستند ثمره ای نخواهد داشت و قطعاً مردم شریف و متدین دلفان با هر تفکر و عقیده ای که دل در گرو آرمان ها ی والای انقلاب اسلامی دارند ،قطعاً از این بازی های مشمئز کننده و متعفن تبری می جویند .
