به گزارش سلام دلفان، دوم اردیبهشت 1358 سالروز تشکیل سپاه پاسداران با تدبیر بنیانگذار انقلاب اسلامی است. دلیل تصمیم امام، سیل گستردهی دشمنیهایی بود که با انقلاب اسلامی آغاز شده بود و هنوز هم پایان نیافته است. بر این اساس، وظیفهی سپاه، حفاظت از کیان انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن است. این مسئله بهانهای شد تا بهسراغ یکی از اولین مؤسسین سپاه پاسداران دلفان برویم. «برادر پاسدار حسینعلی سهرابی»، اولین مسئول لجستیک سپاه پاسداران دلفان در ابتدای تأسیس، میهمان این گفتوگوی ماست. وی در این گفتوگو برخی از ناگفتهها و کمترشنیدههای روند تأسیس و شکلگیری این نهاد را مورد بحث قرار داده است.
بهعنوان اولین سؤال، بفرمایید که چطور شد که شما یکی از موسسین سپاه شدید و عوامل و زمینههای تشکیل سپاه چه بود؟
برای اینکه به این سؤال پاسخ داده شود، بایستی بررسی روشنی از اوضاع و شرایط اوایل انقلاب ارائه شود، تا بدانیم که اصلاً سپاه چرا و چطور ایجاد شد و ضرورتهای تأسیس آن چه بود؟ به این منظور شرح کوتاهی از آن دوره را عرض میکنم.
اوایل دی ماه ما سال 1357 حاج شیخ محمد تقی جهانگیری از روحانیون بنام دلفان و شیخ حیدر علی جعفری از روحانیون اصفهان که از چندین سال قبل در دلفان سکونت داشتند و با مبارزین تهران و خرم آباد در ارتباط بودند، شب ها در خانه عالم نوراباد جلساتی را پیرامون مسائل روز از جمله تظاهرات شهرهای اطراف و بیانیه های امام و .. برگزار می کردند. بهمن ماه با شروع تظاهرات شیخ جعفری بحث تشکیل کمیته انقلاب را مطرح کردند و با 20نفر اعضای اصلی(شهید محمد علی یوسفوند،عباسعلی خیر اللهی ،صید مراد حسینی، علی رحم قرباقستانی،قدرت هدایتی،محمد عینی و چند نفر دیگر ) کمیته انقلاب را تشکیل دادیم.
ژاندارمری نورآباد در حال فروپاشی بود که شیخ محمدتقی جهانگیری گفتند تمام سلاح های ژاندارمری توسط فرمانده ژاندارمری فروخته شده به کاکاوند، ما هم به سمت ژاندارمری رفتیم، حدود 5 یا 6 سرباز در ژاندارمری بودند و فرمانده هم رفته بود، شیخ محمد تقی جهانگیری که بزرگ ما بود را به عنوان فرمانده انتخاب کردیم و طبق دستورات ایشان کار می کردیم که ایشان گفتند چند نفر از طایفه اولاد قباد می شناسم که سلاح دارند، رفتیم و سلاح ها که چند اسلحه کلاشینکف و تک لول بود را آوردیم ، همان شب قرار بود سلاح های ژاندارمری از کاکاوند منتقل شوند حدود ساعت 11 شب بود که چند خودرو جیب را در روستای سنجابی که حامل سلاح بودند را متوقف کردیم و تمام اسلحه ها را منتقل کردیم به منزل شیخ محمد تقی جهانگیری، چند روز گذشت تا اینکه انقلاب شد، طرح تاسیس سپاه بنا به فرمایش امام کلید خورد و آقای شیخ مهدی روشنی مسئول اطلاع رسانی به شهرهای استان شدند و خبر تشکیل سپاه را به ما دادند و یک مهلت یک هفته ای به ما دادند برای عضو گیری نیروهای مورد اعتماد، در جلسه ای که انجام شد و مسئولیت ها مشخص شد آقای خیرالله عزیزپور به عنوان اولین فرمانده سپاه شهرستان دلفان منصوب شد و بنده هم به عنوان مسئول لجستیک انتخاب شدم که برخی از صورت جلسه ها موجود است.
[2]
[3]
به خرم آباد فراخوانده شدیم جهت تکمیل فرم ها برای عضویت رسمی، فرمانده سپاه استان محمد کریم محسنی بود و مسئول حسابداری استان کسی نبود جز آقای خاوری، تاریخ عضویت ما از اول فروردین 1358 بود. نیروهای انقلابی به دو دسته تقسیم شدند، یک سری به عنوان نیروهای جوانمرد به عضویت نیروی انتظامی در آمدند و یک سری به عنوان پاسدار عضو سپاه شدند. اوضاع کمی آشفته بود تا جایی که برخی افراد خودسرانه اقدام به نا امنی می کردند که یک نمونه از آنها ضرب و شتم شهید محمد علی یوسفوند در خیابان اصلی بود تا اینکه اوضاع کم کم آرام شد.
بنابراین امام خمینی (ره) در دوم اردیبهشت سال 1358، طی فرمانی به شورای انقلاب اسلامی، رسماً تأسیس این نهاد مقدس را اعلام کردند و شورای انقلاب با تأسیس شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گام اساسی را در جهت سازماندهی این نهاد برداشت.
بنا به دستور امام (ره)، سپاههای مختلف برای حفظ انضباط در شهرها و روستاها، جلوگیری از تحریک و توطئه، جلوگیری از خرابکاری در مؤسسات دولتی و ملی و مراکز عمومی و سفارتخانهها، جلوگیری از رسوخ عناصر فرصتطلب و ضدانقلابی در داخل صفوف مردم، اجرای دستور دولت موقت و اجرای احکام دادگاههای فوقالعادهی اسلامی تشکیل شد.
امام خمینی (ره) ولادت امام حسین (ع) را روز پاسدار نامیدند و در حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرمودند: «من از سپاه راضی هستم و به هیچوجه نظرم از شما برنمیگردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی میدارم. چشم من به شماست.»
نیازمند های سپاه خصوصا نیازمند های تسلیحاتی در اوایل چگونه تامین می شد؟
بنده چون مسئول لجستیک بودم باید خیلی از نیاز ها از جمله سلاح را تهیه می کردم، باید به تهران می رفتم تا سهمیه سلاح های دلفان را تحویل می گرفتم، آقای محسن رفیقدوست مسئول پخش سلاح های کل سپاه بودند که پدرش هم یکی از تاجران بزرگ تهران بود و در زمینه خرید سلاح کمک مالی زیادی می کرد. اولین باری که به تهران رفتم 3 اسلحه M1 وتعداد 250 فشنگ تحویل گرفتم و به تدریج سلاح هایی چون کلاشیکف، آرپیچی و خودرو را تحویل گرفتم.
روز اولی که سپاه داشت تشکیل می شد تصور این را داشتید که ۳۵ سال بعد سپاه به این عظمت بشود حتی آقای هاشمی گفته از دولت قوی تره و دولت در برابر سپاه عددی نیست، آیا همچین تصویری داشتید تا جایی که الان افرادی از اجزای کوچکش وزیر و کاندید ریاست جمهوری و رئیس مجلس و… بشود؟
در مورد جمهوری اسلامی فکر می کردیم که این بشه اما در مورد سپاه نه، ولی مطمئن بودیم که بحث سپاه بحثی خدایی است چون بعد از انقلاب شاهد بودیم تمام دنیا مخالف انقلاب ما بودند.
از دیدگاه شما این نهاد چه نقشی در محرومیت زدایی و حل مشکات افراد جامعه از جمله شهرستان دلفان داشته است؟
بعد از پایان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس ظرفیت عظیمی که در این نهاد انقلابی بود با تأکید فرمانده معظم کل قوا، سپاه به امر کمک به سازندگی و توسعه زیرساختهای کشور وارد شد. سپاه در خط مقدم تلاش برای توسعه و پیشرفت و محرومیتزدایی در نقاط مختلف کشور قرار داشته است. در شهرستان دلفان نیز تا جایی که امکان این امر فراهم شده است در جهت توسعه و پیشرفت شهرستان نقش به سزایی را القا نموده است.
در زمینهی مسائل فنی، سازندگی، پلسازی، سدسازی، مسائل امنیتی سپاه خدمات بسیاری به ایران، نظام و انقلاب کرده است؛ البته باید این نکته را هم در نظر داشت که باید جلوی خطاها را هم گرفت؛ مثلاً امام فرمودند اگر یک سپاهی خطا کرد، چند برابر برای او حساب میشود.
