یکی از مخاطبین سلام دلفان دلنوشته ای را برای نماینده منتخب مردم ارسال کرده است که در ذیل می آید:
سلام عالی جان، عالی جان صدایت می کنم که همانطور صمیمی باشیم مثل وقت هایی که شعار می دادیم عالی برا کلمونه، درد من نه پست اداری است و نه وام و نه استخدام فرزندم، نه اخذ نمایندگی خودرو و نه کود شیمیایی و نه معافیت سربازی و نه……
درد من جوانان قلیان به دستی است که سوار باموتور جایی به جز پارک جنگلی ندارند و کاری بجز قلیان کشیدن، جوانانی که تنها سهم شان نفرین پیرزنانی است که سراسیمه از خیابان گذر می کنند تا از موتورسیکلت آنان در امان بمانند، پیرزن هایی که سر پیری باید از صف سبد کالا سر بیاورند.
درد من دختران جوانی است که در مغازه های شهر به وفور مشاهده می شوند و دو شیفت کار می کنند برای ماهیانه صدوبیست هزارتومان، مگر این شهر اداره کار ندارد که یکبار هم شده فقط بپرسند این همه بی مروتی برای چیست؟
درد من بچه هایی هستند که به مدد ناپزشکان شهر معلول گشتند و هیچ کس بدادشان نرسید، مادران بارداری که پس از نه ماه انتظار هرگز فرزندشان را ندیدند و فرزندانی که هرگز مادرشان را، آن هم بخاطر نبود یک پزشک متخصص سونوگرافی و یا پیشترها به خاطر یک پزشک متخصص زنان، اما بجای درمان درد همیشه بفکر تغییر مدیریت بودند.
خانه از پای بست ویران است، خواجه در بند ایوان است، حال بخاطر خدا بجای تغییر مدیریت ها در صد حمایت و پشتیبانی از مدیران کارآمد باشید، درد من اداره آموزش وپرورش است که خانه فرهنگیان است و افسوس و صد افسوس، جایی بوده که کمترین عدالت در تمام این سالیان، جای خود را به بیشترین جناح بازی های سیاسی کودکانه داده و اوج بی فرهنگی بعضی اشخاص بوده است.
عالی جان. خانه تو قلب مردم است خانه ای دارید آباد و امن، این خانه را به خانه این و آن نفروشید، امید همه هستید امید همه بمانید، گفته بودید به اندازه بیست سال گذشته نمایندگان این شهر کار می کنید امیدوارم اینچنین نباشد چرا که در بیست سال گذشته نمایندگان این شهر کاری نکردند، آنها کارهای نظام مقدس جمهوری اسلامی و دولت ها را نمی توانند بنام خود مصادره کنند کارهایی چون راه سازی و برق وآب و…… عالی جان این روزها همه شعار می دهند که برادر همه هستی در حق همه برادری کن، اینجا برادر تنی همه باش،
والسلام…
