سلام دلفان- عصر روز پنج شنبه گذشته، همایش اصلاح طلبان شهر نورآباد در سالن اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی این شهرستان برگزار شد. این همایش با وجود فراخوان گسترده از طریق شبکه های مجازی اجتماعی و همچنین اعلام عمومی در سطح شهر از طریق بلند گو، با عدم استقبال مردم مواجه گردید به طوری که جمعیتی کم تر از صد نفر در این همایش حضور پیدا کرده بود.

این حضور کم رنگ را می توان در راستای ماندگاری اختلافات اصلاح طلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی و دنباله روی نکردن مردم از سیاسیون و همچنین عدم علاقه ی آنان به کارهای نمایشی و سیاسی ارزیابی کرد. در روزهایی که رکود و کم تحرکی بازار، مردم را به شدت کلافه نموده است، برگزاری چنین نشست هایی و دعوت از مردم برای حضور در این محافل، در واقع تقدیم سند هفت رنگ و صحافی شده ای از فرصت های هدر شده ای است، که چیزی جز شرح بزم های جناحی و صنفی و در آن ثبت نشده است، اما به نام حق و حقیقت تدوین و تقدیم مردم می گردد.

واقعیت این است مردمی که تاکنون همراه و همگام با این افراد بوده اند، دیگر به اینگونه محافل توجهی نمی کنند و می دانند که از این لشگر کشی ها چیزی عاید سفره ی خالی آنان نمی گردد و نمی خواهند دوباره جایی را نگاه کنند که انگشت اشاره ی سیاسیون به سمت آن نشانه رفته است؛ زیرا نیک می دانند که این بازی ها الم شنگه هایی است که از خانه و دکان تشکیلات عده ای سر بر می آورد که فقط به دنبال منافع و مطامع خود می باشند و از تنور آنها هیچ نانی برایشان گرم نخواهد شد. از دیگر مکاشفات این همایش و سایر همایش های مشابه که سخنرانان به کشف و شهود آن دست می یابند، به دست گرفتن و نشان دادن اجناس بُنجلی است که از دولت قبل به جا مانده است و دلیل مشتری نداشتن بازار خود را، وجود این اجناس بُنجل و بی کیفیت می دانند؛ غافل از اینکه مردم چشمی بصیر تر و زبانی کلیم تر از آنها دارند و فریب این تبلیغات صنفی را نمی خورند. آنان حتی به خوبی به عرق پیشانی این جماعت توجه می کنند و می دانند که این عرق از کجا ناشی می شود و حتی می دانند که پول آب و رنگ و تنوعشان از کدام کیسه تأمین می شود. در تشخیص چهره ی پنهان آنان تبحر دارند و می دانند که گستراندن این چنین بساط هایی و این نوع جار کشیدن، چیزی جز سابیدن کشک نمی باشد.

آنها حتی اگر علت تامه ی تمام مشکلات خودرا در جن گیری و توهمات و هاله ی نور دولت قبل بدانند، رأی به تدبیری دادند که مدعی رخت بربستن ابتدایی ترین مشکلات مردم در صد روز اول بود، و اکنون نیز قدرت خود مردم در تشخیص جذبه و فریب، قطعاٌ بالاتر از دیکته و تحلیل سخنرانان این محافل می باشد، هرچند ممکن است گفته های آنان مورد تشویق و کف و سوت حضار نیز قرار گیرد .
در پایان ذکر این چند بیت از حضرت مولانا خالی از لطف نمی باشد :
ای بسی ظلمی که بینی در کسان خوی تو باشد در ایشان ای فلان
آن تویی و آن زخم برخود می زنی برخود آن ساعت تو لعنت می کنی
در خود آن بد را نمی بینی عیان ورنه دشمن بودی خود را به جان
چون به قعر خود اندر رسی پس بدانی کز تو بود آن ناکسی
