به نظر می رسد کرباسچی بزرگترین پاس گل را با گفتگوی خود داده باشد. شاید او نگران پرونده های متعدد و مشابهی است که رئیسی در قامت یک قاضی از دوستان و هم خطان کرباسچی در دست دارد و نگران منش و سبکی که قرار است در عرصه انتخابات ریاست جمهوری هم مقابل جریان فساد و اشرافیت اقتصادی قرار بگیرد.
غلامحسین کرباسچی دبیر حزب کارگزاران در مصاحبه ای با روزنامه اصلاح طلب شرق به تحلیل حضور رئیسی در انتخابات پیش رو پرداخت و می گوید اداره کشور با اداره آستان قدس فرق دارد تا با این مقدمه این سخن را القا کند که رئیسی توانایی اداره دولت ندارد و نمی تواند برای نیازهای کشور اقدامی انجام دهد.
کرباسچی در بخشی از گفت و گوی خود با روزنامه شرق می گوید:
«همانطور که گفتم مردم به دنبال ارائه برنامه هستند. ببینید کشورداری با اداره مرکزی مثل آستان قدس که مردم با عشق و علاقه برای آنجا کار میکنند و نذورات خود را تقدیم آستان میکنند، فرق دارد؛ با دولت که در جایگاهی قرار گرفته که باید به مطالبات پاسخ دهد. یکی از دولت کار میخواهد، یکی از دولت بازنشستگی میخواهد، یکی به دنبال فضای باز سیاسی است و… یعنی اداره دولت با اداره چنین نهادی خیلی متفاوت است… اینگونه نیست که مردم نشسته باشند تا هیئترئیسه جمعی… برای آنها تصمیم بگیرند و بگویند فلان فرد نامزد اصلح است یا مقبول است و اینها… . مردم با توجه به تجربههای این دورهها برنامههای افراد و مجموعههای سیاسی را مدنظر دارند».
اما چرا حضور سیدابراهیم رئیسی، رئیس حزب کارگزاران و نماد مدیریت اشرافی در کشور را بیش از بقیه نگران کرده؟
علت اصلی نگرانی کرباسچی که در ژستی بظاهر دلسوزانه، را باید در گذشتهای تقریباً دور جستجو کرد؛ حدود بیست سال قبل و زمانی که کرباسچی در عصر سازندگی شهرداری تهران را در اختیار خود گرفته بود و بدون داشتن نذورات مشغول خدمت به مردم تهران بود! البته مدیریت کرباسچی بر شهرداری تهران به پایان نرسید و با ارتکاب جرائم و اختلاس در شهرداری تهران توسط دادگاه به انفصال از خدمات دولتی به مدت ده سال و تحمل مجازات زندان به مدت سه سال محکوم شد.
سال ۱۳۷۶ یعنی ۲۰ سال قبل، پرونده کرباسچی شهردار وقت تهران به دادگاه رفت؛ تخلفات کرباسچی و همکارانش را سازمان بازرسی کل کشور کشف کرد و به دادگاه داد.
آن زمان، حجت الاسلام رئیسی رئیس سازمان بازرسی کل کشور بود و پرونده اتهامات وسیع مالی کرباسچی در دوران وی مورد رسیدگی قرار گرفت و با محاکمه تاریخی توسط حجتالاسلام محسنی اژهای به زندان و محرومیت از مشاغل دولتی و… محکوم شد. اکنون بهتر میتوان به راز ناراضی و نگرانی کرباسچی از آمدن آیتالله رئیسی به عرصه انتخابات پیبرد.
به نظر می رسد کرباسچی بزرگترین پاس گل را با گفتگوی خود داده باشد. شاید او نگران پرونده های متعدد و مشابهی است که رئیسی در قامت یک قاضی از دوستان و هم خطان کرباسچی در دست دارد و نگران منش و سبکی که قرار است در عرصه انتخابات ریاست جمهوری هم مقابل جریان فساد و اشرافیت اقتصادی قرار بگیرد
