به مناسبت میلاد رضای آل محمّد(ع)؛
یک لب بخند، هزاران غزل بگیر/ لب باز کن زشهد دهانت عسل بگیر
یک لب بخند، هزاران غزل بگیر
لب باز کن زشهد دهانت عسل بگیر
از جادّه های دور لرستان رسیده است
این زائر شکسته دلت را بغل بگیر
رؤیای من در شب باران حقیقت است؟
این کاسه آب و آینه و قرآن حقیقت است؟
این بار حضرت خواهر شفیع باش
این معبر قم به خراسان حقیقت است؟
این زائرت شکسته، کمی فرق می کند
از راه دور، خسته… کمی فرق می کند
صد بار با گناه دلت را شکسته و بعد
با چشم های خسته… کمی فرق می کند
غرقم میان ماه خودت گفته ای بیا
حتّی میان راه خودت گفته ای بیا
تنها نه من که قصد سفر کرده ام، ببین
هربار پرگناه خودت گفته ای بیا
پشتم شکسته زیر هجوم هزار داغ
گم گشته ام میان تو و گنبد و رواق
دنبال یک غریب برای نوازشم
دست شما طلاست برای هر کلاغ
شعر از: سمیرا زارعیان

سلام و درود بر خواهر ارزشی و عالمه ی مجاهد و فعال
سرکار خانم زارعی
در شب میلاد غریب غریب نواز، حضرت علی بن موسی الرضا (ع) بهترین فرجام ها را برای شما و دیگر دلدادگان عرصه مبارزه فرهنگی در پاسداشت از ارزش ها و آرمان های والای اسلامی آرزومندم.
سپاس از اشعار پرحس و صاف و زلالتان
واقعا احسن داره انشاءالله بازم مطالب بعدیتو روسایت ببینیم.موفق باشی
أحسنت
فقط میتونم بگم که خیییییییییلی زیبا بود