اما فارغ از مباحث تروریستی که موجب مرگ این گروه از هموطنانمان گردید، بر اساس قانون علت و معلول که همواره در کشورمان مجهول مانده است این پرسش اجتماعی برایمان پیش میآید که علت مراجعهی آن همشهری دلفانی و هموطنمان از لرستان به تهران و ساختمان مجلس شورای اسلامی چه بود و پرسش استراتژیک تر آنکه چنانچه نمایندهی محترم آن شهرستان دارای سازوکار دیدار سهل و آسان با مردم و در همان حوزهی انتخابیه بود چنین اتفاقی رخ میداد؟ بلافاصله تأکید مینمائیم که مباحث تروریستی موضوع بحث ما نیست و میتوانیم چنین تصور نمائیم در این نوع از سفرهای هموطنانمان از یک شهرستان به تهران، آنهم به بهانهی دیدار با وکیل خود، مرگی با منشأ تصادفات جادهای، مرگ در اثر حوادث جوی مانند برفگیر شدن، دیگر حوادث ترافیکی مانند سرنگونی هواپیما و یا هر عامل دیگری که میتواند جان یک هموطن را از او بستاند که همگی علتهای کوچکی هستند در مقابل معلول بزرگی به نام «عدم برنامهریزی و سبک انگاشتن حس مسئولیتپذیری اجتماعی که نتیجه آن چنین اتفاقات غیرقابل جبرانی است.

بدون تردید هدف از نوشتن این متن نه به چالش کشیدن رفتار دفتر یک نماینده مجلس و نه موضوع مختص فلان استان و فلان شهرستان است بلکه بحث آن است که چنین سبک انگاریها، در رشد و نمو معلولهایی که منتج به مرگهای آسان هموطنانمان میشوند در اقصی نقاط میهنمان و حتی در قلب پایتخت کم نیستند. به طوری که اندکی عقبتر برویم قطعاً به نقطهای میرسیم که همین شهروندان بر اساس مفاهیم و منشور حقوق شهروندی خود محقاند پارهای از مشکلات ریز و درشت زندگی فردی و اجتماعیشان را از طریق نمایندهای پیگیری کنند که بر اساس حقوق مدنی خود، او را به نیابت از شهر و دیارشان روانهی یکی از مهمترین مراکز تصمیمگیری کشور نمودهاند تا جهت استیفای حقوق قانونیشان وکیل آنها باشد. به شکلی که شاید خیلیهایمان نیز چنین تجربهای را داشته باشیم و زمانی ناچار شویم برای دسترسی به حقمان از شهرستانی دوردست به قصد پایتخت و مجلس شورای اسلامی سفر کنیم. زمانی که کارد به استخوانمان رسیده و امیدمان از دیدار سهل با نماینده، آنها در حوزه استحفاضیه ناامید شده باشیم که البته موضوع دارای ابعاد پیچیدهتری نیز میباشد.
چند کوچه عقبتر و در راستای پیگیری همان قانون علت و معلول، پرسشهای دیگری نیز به متن جامعه ما بر میگردد که با توجه به حجم بزرگ گرفتاریهای مردم:
۱، چرا برخی نمایندگان که در کشاکش تبلیغات انتخابات، جهت اخذ رای مردم وعدههای آنچنانی را در دامن موکلین خود میگذارند، در روزگار پسا انتخاب شدن، ناگهان از رادار خارج میشوند، به طوری که شهروند ناگزیر است برای دیدار با وی، با تحمل مشقات فراوان به تهران مراجعه کند؟
۲، چنانچه زمان سرکشی نمایندگان از حوزههای انتخابیه و دیدارهای مردمی اندک است چرا این زمان بهطور قانونی افزایش نمییابد؟
۳، یک نماینده مجلس قبل از آنکه مجلس نشین باشد، محصور آن ساختمان است یا نماینده مردم گرفتار؟
۴، با وجود دستگاههای اجرایی متعدد موجود در کشور، اصولاً چرا مردم باید جهت رتقوفتق امور خود به نماینده مجلس، آنهم در تهران مراجعه نمایند، کسی که بر اساس قانون نباید در امور اجرایی دخالت کند و وظیفهی وی تنها قانونگذاری و نظارت بر حسن اجرای آن است.
۵، برنامهریزیهای درون شهرستان چرا نباید بهگونهای باشد که همهی مردم گرفتار بتوانند بنا به هر دلیل درست یا غلطی با وکیل خود دیدار داشته باشند.
۶، وقت گذاشتن طولانیمدت در محل مجلس شورای اسلامی و نوشتن پیدرپی قوانین متعدد در هر روز و وقتگذرانی در صحن علنی مهمتر است یا نگارش یک قانون مترقی در طول یک سال و پیگیری آن تا حصول نتیجه که کارگشای مشکلات باشد.
۷، اگر با وقت گذاشتن فراوان در مجلس و قانوننویسیهای مداوم مشکلات کشور مرتفع میگردید پس چرا در برخی امور اوضاعمان «این» است؟
و هزار درد بیدرمان دیگر که همگی میتوانند معلولهایی باشند که علت شال و کلاه کردن یک هموطن به دورهای دور– نسبت به موطن خود – بهحساب میآیند و در این سفر غریب هر آفتی میتواند جان خسته از رنجهایش را تهدید و در مواردی مانند حادثه اخیر به مرگ وی بیانجامد؛ بنابراین آنچه در نظام برنامهریزیهای مدرن امروز دارای اهمیت است ارزشگذاری برای آسایش عمومی افراد جامعه و صرفهجویی در وقت، هزینههای آنان، همچنین اعطای حس لذت بخشی در صیانت از جان و مال شهروندان است که همگی در یککلام به علم مدیریتهای نوین و مترقی فردی و اجتماعی باز میگردد. همان چیزی که رهبر فرزانه نظام از آن به عنوان اصلاح سبک زندگی اجتماعی ما ایرانیان یاد مینمایند و دارای ابعاد بسیار گستردهای میباشد، به طوری که در همین ارتباط، امروزه در کمتر کشور مترقی جهان سفرهای دشوار اینچنینی برای دیدار با یک شخص صورت میگیرد و حتی در کشور ما نیز بسیاری از امور به شکل غیرحضوری مرتفع میشود که موجبات رضایتمندی گستردهای را نیز برای شهروندان فراهم نموده است و البته عدهای نیز وجود دارند که بهمحض سوارشدن به «خر مراد» ناگهان از دسترس خارج میشوند و شاید دیدار با آنان به قیمت جان آدمی تمام شود.
در پایان باز هم عنوان نمائیم که منظور بحث نه موضوع حمله ناجوانمردانه تروریستی اخیر و نه مبحث دیدار یک شهروند لرستانی یا آن شهروند گرگانی – که برای پیگیری امور درمان فرزند خردسالش راهی مجلس شده بود – بلکه این اتفاق، تنها بهانهای بود که عنوان نمائیم چنانچه با شناساسی معلولهای جامعه به رفع آنان همت نمائیم، کمتر دلیل و حادثهای میتواند بسیاری از مرگهای اینچنینی را رقم بزند.
قاسم خوشسیما/ کاسپین
مطلب بسیار خوب و بروزی است درد جامعه نماینده زده امروز ماست .متاسفانه بیشتر نمایندگان استان به هیچ وجه جواب گوشی همراه خود را نمی دهند .امتحان کنید اگر نمایندگان. دلفان .کوهدشت .خرم آباد . .پلدختر. که ۵نفر هستند حتی یک بار جواب دادند من روسیاه این عالمم .
ماهانا چندین نفر از هم وطنان ما به خاطر یک تماس تلفنی جان خود را از دست می دهند .
یک پیشنهاد به سردبیر محترم .شماره های نمایندگان استان را بگیرید چندین بار در چندین ساعت متفاوت ببینید چه اتفاقی پیش می آید سوژه خوبی است شما می توانید این کار را در خصوص مدیران کل ومعاونین استاندار هم گسترش دهید .این نظام تکریم ارباب رجوع بد جور توی مخ آدم سوت می کشه .
یک پیشنهاد به سردبیر محترم .شماره های نمایندگان استان را بگیرید چندین بار در چندین ساعت متفاوت ببینید چه اتفاقی پیش می آید سوژه خوبی است شما می توانید این کار را در خصوص مدیران کل ومعاونین استاندار هم گسترش دهید .این نظام تکریم ارباب رجوع بد جور توی مخ آدم سوت می کشه .
خداوند ب حق حضرت زهرا ……..که هر مشکلی رو ب نماینده ربط میدید، بزرگوار شهادت سعادت میخواد ک خدا نصیب این بانوی شهیده کرده، پس تو برو حضرت زهرا… ….. بکنه.
کار نماینده قانون گذاری ونظارت است نه کارچاق کنی افراد انصافا تاحالا چند نفر طرح وبرنامه به نماینده دادند که تبدیل به قانون بشه وکار عموم مردم درقالب قانون حل شه اکثر مراجعین دنبا ل کار شخصی اند مثل گرفتن وام اشتغال انتقالی تبدیل وضعیت استخدامی عزل ونصب مدیران باند بازی ومنافع جناهی انصافا سردبیر محترم به دفتر مراجعات نمایندگان مراجعه کند وآمار بگیردکه چند نفر بدنبال منافع عمومی هستند نه خصوصی درکشوری مثل برزیل که پایتخت سیاسی آن برزالیاست و۲۰۰۰۰۰نفر جمعیت دارد مرکز قوا ومجلس آنجاس به هرکسی اجازه نمی دهند بجز درراستای کار نماینده ومنافع عمومی به آنجا مراجعه کند متاسفانه ماشبانه حرکت می کنم اول صبح بدون هماهنگی نماینده باید صحن علنی که هردقیقه ۳۰۰۰۰۰۰۰ تومان هزینه دارا را رها کرده وبرای کارشخصی به مابپیونددومتاسفانه ارباب رجوع ونمایندگان براحتی در تیررس تروریست ها قرار بگیرند متاسفانه نه نماینده بدنبال کار اصلی خودش است ونه موکل به دنبال ترجیح منافع عمومی مردم برمنافع شخصی خود
کار نماینده قانون گذاری ونظارت است نه کارچاق کنی افراد انصافا تاحالا چند نفر طرح وبرنامه به نماینده دادند که تبدیل به قانون بشه وکار عموم مردم درقالب قانون حل شه اکثر مراجعین دنبا ل کار شخصی اند مثل گرفتن وام اشتغال انتقالی تبدیل وضعیت استخدامی عزل ونصب مدیران باند بازی ومنافع جناهی انصافا سردبیر محترم به دفتر مراجعات نمایندگان مراجعه کند وآمار بگیردکه چند نفر بدنبال منافع عمومی هستند نه خصوصی درکشوری مثل برزیل که پایتخت سیاسی آن برزالیاست و۲۰۰۰۰۰نفر جمعیت دارد مرکز قوا ومجلس آنجاس به هرکسی اجازه نمی دهند بجز درراستای کار نماینده ومنافع عمومی به آنجا مراجعه کند متاسفانه ماشبانه حرکت می کنم اول صبح بدون هماهنگی نماینده باید صحن علنی که هردقیقه ۳۰۰۰۰۰۰۰ تومان هزینه دارا را رها کرده وبرای کارشخصی به مابپیونددومتاسفانه ارباب رجوع ونمایندگان براحتی در تیررس تروریست ها قرار بگیرند متاسفانه نه نماینده بدنبال کار اصلی خودش است ونه موکل به دنبال ترجیح منافع عمومی مردم برمنافع شخصی خود خداوند روح خواهرشهیدمان رابیامرزد که بنبال منافع عموم بودند اما براساس مصاحبه ای که از رستمیان داشتید ایشان هم در مسیر راه رو ملاقات بودند آیا اگر ایشان هم شهید میشدند امروزبه این نحو قلم میزدید یا می نوشتید شهید راه خدمت
باسلام عزیزان دادن طرح عمرانی به نماینده واجرایی کردن آن توسط نماینده پیشکش.ایشان اگرراست می گویند شهرک صنعتی مرده علیمیرزایی را زنده کنند. همین یک کاررا انجام دهد۲۰سال روبه جلوبردن نورآبادهم برای خودش.بخدادوره دیگه هم به ایشان هم رای میدهم درضمن نماینده خودش استارت کارهای شخصی رازده است. من باب مثال باوجود درنوبت بودن صدها نفرازجوانان تحصیلکرده که به تخصص آنها نیاز شدیداست جنای نماینده یک فرد۴۷ساله دارای مدرک ادبیات راکه هیچ گونه سنخیتی با بخش بهداشت ودرمان ندارد به بیمارستان ابن سیناتحمیل کرده. تورا بخدا دیگه تعصب بسه.
باسلام عزیزان دادن طرح عمرانی به نماینده واجرایی کردن آن توسط نماینده پیشکش.ایشان اگرراست می گویند شهرک صنعتی مرده علیمیرزایی را زنده کنند. همین یک کاررا انجام دهد۲۰سال روبه جلوبردن نورآبادهم برای خودش.بخدادوره دیگه هم به ایشان هم رای میدهم درضمن نماینده خودش استارت کارهای شخصی رازده است. من باب مثال باوجود درنوبت بودن صدها نفرازجوانان تحصیلکرده که به تخصص آنها نیاز شدیداست جنای نماینده یک فرد۴۷ساله دارای مدرک ادبیات راکه هیچ گونه سنخیتی با بخش بهداشت ودرمان ندارد به بیمارستان ابن سیناتحمیل کرده. تورا بخدا دیگه تعصب بسه.
با سلام و عرض ادب
احتراما به استحضار می رساند که با توجه به اینکه بیمارستان ابن سینا دارای پست های حساس بدون متصدی می باشد و اولویت اصلی در استخدام مربوط به این جاها می باشد براساس روابط و تعامل نمایندگی سلسه و دلفان آقای رستمی با مدیریت شبکه بهداشت دلفان و آقای دکتر رضائیان، فردی به نام عطار علی مهری با سن بالای ۴۵ سال که هیچ گونه سابقه و امتیازی برای استخدام نداشته بعنوان مسئول روابط عمومی و همچنین ۲ دختر به نام های خانم شکوه بهمنی و خانم زمانی که پدرانشان از مالکین و سرمایه داران نورآباد می باشند با توجه به اینکه صدها نفر در لیست انتظار برای استخدام آن هم با مدرکهای مرتبط بهداشت و درمان هستند افرد مذکور استخدام شده و حقوق صدها نفر از فارغ التحصیلان دانشگاه در رشته های مرتبط را ضایع نموده است و این جفاکاریها در حالیست که امثال شهید هانیه اکبری بارها و بارها جهت حل مشکل استخدامشان به خدمت نماینده سلسه و دلفان رفته ولی با وعده های دروغ ، و از سربازکنی مایوس برگشته و هیچ گره ای از مشکلاتشان باز نشده.
آیا نماینده فقط حامی منافع اشخاص خاصی می باشد که هیچ گونه نیازی مالی ندارند یا باید نماینده کل مردم شهرستان باشد.
این ظلم و ستم و حاکم بودن روابط بجای ضوابط تا کی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!>……….
سلام
ممنونم بابت سایت خوبتون و اخبار جذاب و جدیدتون
با تشکر