از قصاب خواستم به اندازۀ پنج ریال گوشت به من بدهد. قصاب نگاهی به من کرد و گفت: آقا پنج ریال گوشت نمیشود!
گروه سیاسی مشرق- حسن روحانی از طلبههایی بود که دروس مقدماتی خود را در سمنان خواند و برای ادامه تحصیلات حوزوی وارد حوزه علمیه قم شد. وی در خاطراتش درباره هزینه زندگیاش در سال 1340، اولین سال طلبگی خود، مینویسد: پدرم مبلغ سی تومان به من داد و گفت: این خرجی یک ماه توست، در پایان یک ماه، مجدداً به قم خواهم آمد. سپس با من خداحافظی کرد و رفت.
وقتی متوجه شدم برای مخارج یک روز فقط یک تومان دارم، فهمیدم که باید بر مبنای یک تومان، مخارج روزانهام را تنظیم کنم؛ اما نمیدانستم یا یک تومان میتوان زندگی کرد یا نه؟ به هر حال، چارهای نداشتم که با همان یک تومان بسازم و برنامهریزی کنم. پیش خودم یک تقسیمبندی کرده بودم که با یک تومان چطور برنامۀ مخارج روزانه را تنظیم کنم. آن زمان یک عدد نان سنگک بزرگ سه ریال بود. فکر کردم روزی یک عدد نان برای ناهار و شام و صبحانه کافی است. بنابراین هفت ریال دیگر برای من باقی میماند.
صبح روز بعد به قصابی نزدیک مدرسه رفتم و از قصاب خواستم به اندازۀ پنج ریال گوشت به من بدهد. قصاب نگاهی به من کرد و گفت: آقا پنج ریال گوشت نمیشود! گفتم: چرا؟ گفت: چرا ندارد، نمیشود. گفتم به مقدار همان پنج ریال گوشت بدهید. گفت: خیلی خوب پنج ریال را بده. پول را دادم و او هم یک تکه استخوان و یک تکه دنبه و یک تکه بسیار کوچک گوشت که شاید به اندازۀ یک گردو بود، روی آن گذاشت و گفت: این هم پنج ریال گوشت شما! ولی بدانید که بعد از این دیگر با پنج ریال گوشت نداریم. آنچه را داده بود گرفتم و به مدرسه برگشتم. آن روز فهمیدم که با یک تومان زندگی کردن سخت است و باید خیلی دقیقتر، برنامهریزی کنم تا با یک تومان بتوانم زندگی کنم.[1]

نرخ جدید گوشت امروز کیلویی ۵۷ ریال اعلام شد.»
این تیتر یکی از خبرهای صفحهی یک روزنامهی «اطلاعات» در شهریورماه ۱۳۴۰ است. خبری که شاید امروز برای ما کمی رویایی بهنظر برسد.
به گزارش ایسنا، روزنامهی «اطلاعات» در سال سیوششم انتشار و در شمارهی ۱۰هزار و ۵۸۵ خود، مطلبی دربارهی قیمت گوشت منتشر کرد. قیمت گوشت در این خبر، تقریبا ۴۸۲هزارم قیمت حال حاضر گوشت است. البته نکتهی جالب دیگر در این خبر، تأکید بر مجازات گرانفروشان است.