سلام دلفان
سلام دلفان
سلام دلفان
کد خبر: 79036
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
تعداد نظرات: . نظر
خانه » اخبار برتر » روزهای پر آشوب بهاری و مویه دلفان برای سیلاب/ ای کاش نگاه نگرانی مهدی را تعقیب می کرد..
Print This Post
گزارشی از سیلاب دلفان؛

سیل اخیر تلنگری بود که مردم نباید منتظر امداد های غیبی و دولتی باشند و خود با تقویت پدافند غیر عامل ، ضمن ایجاد آمادگی برای مقابله با بحران، از وقوع حوادث احتمالی جلو گیری کنند .

سلام دلفان – هفنه ی پایانی فروردین ماه 95 ، شاهد ثبت یک صفحه ی تاریخی در جغرافیای آب و هوای غرب کشوربودیم ، که نام منطقه ی دلفان نیزدر آن به چشم می خورد . بارش های مداوم پنج روزه در این موقع از سال و با این شدت ، نه تنها در طول تاریخ هواشناسی شهرستان دلفان بی سابقه بود؛ بلکه مبدأ یک رویداد تاریخی در آب و هوای این شهر شد . این بارش ها که پس از سالها خشکسالی اتفاق افتاد ، موجب شادی و خوشحالی در بین کشاورزان و دوستداران طبیعت و محیط زیست شد؛ چرا که در سالهای اخیر، شاهد خشک شدن چشمه ها و رودها یی بودند که در طول حیات خود ، کسی خشکیدن آنها را نظاره نکرده بود ، اما این بارش ها در عین اینکه یک روی آن جلوه ای از رحمت بی پایان پروردگار بود ، روی دیگرش، نمایشی از قدرت و خشیّت پرودگار بود که ضمن هشدار به بندگان عاصی و غفلت زده ، باعث ایجاد خسارت هایی گردید که نمی توان سابقه ی تاریخی را برای آن ذکر نمود .

DSC02089

از پیامد های این بارندگی ، بوجود آمدن سیل خروشان در بستر رودهایی بود ، که سال های سال انتظار چنین روزهایی را می کشیدند، رودهای نیمه خشکی که برای بسیاری از آدمیان نماد شیطان شده بودند و تفاله ها و زباله های ی متعفنی را که هیچ زباله دانی حاضر به پذیرش آنها نبود، به سمت آنها پرتاب می کردند و گویی این سیل خروشان استجابت دعای آنان بود ، آمده بود که لجن مشمئز کننده ی آدمیان ناسپاس را از بسترآنها بزداید و پس از سالها تحمل زباله های عفن و رنگارنگ ، هوایی دوباره تازه کنند .

اما مهمان این روزهای رودهای خشک و نیمه خشک که به تازگی رمق گرفته بودند ، چنان با شکوه بود ، که اشتیاق هر رهگذری را برای تماشای شکوه و هیبتش به سوی خود جذب می کرد و مردمی را که سالها آوای خروشان این رودها را نشنیده بودند ، به سواحل خود کشاندند ، تا جایی که حتی بارش مداوم باران نیز ، اندکی از شوق این دیدارها را کاهش نداد .

DSC01942
در این روزهای پر آشوب بهاری ، مهدی نیز که ساکن ساحل این رودهاست ، با دو پای کودکانه اش به کنار ساحل می رود تا با دیگر همبازی هایش، از این صحنه ی تماشایی ، تصویری ماندگار را از دوران کودکی اش به خاطر بسپارد ، غافل از اینکه حادثه ای رقم خواهد خورد که نه تنها خاطراتش را نابود خواهد کرد بلکه صفحه ی خاطرات هیجان انگیز این روزهای بسیاری از مردم را نیز تیره و تار می نماید ؛ و رفتن او رفتنی بی بازگشت خواهد بود . زمان کودکی است و میل به کسب تجربه ها و انجام رفتارهای مخاطره آمیز ، که هیچ کودکی به خاطر اقتضای سنی اش سرزنش نمی شود و مورد توبیخ قرار نمی گیرد ، و اگر سرزنشی هست متوجه بزرگترها است که باید مانع رفتارهای مخاطره آمیز آنان شوند . به هرحال مهدی با چوبی که در دست داشت می خواست آن را به آب بزند و یا عمق آن را امتحان کند و یا شیئی را از روی آب بگیرد ، اما نمی دانست که همان چوب طعمه ی خوبی برای بلعیده شدنش، توسط این مار خوش خط و خال خواهد شد و پس از قاپیدن چوب ، خودش را نیز خواهد بلعید .

DSC01953
ای کاش آسمان این بار نیز بارشی مهربانانه داشت و ای کاش لحظه ی خروج مهدی از منزل ، نگاه نگرانی اورا تعقیب می کرد و ای کاش دست های مهربانی دست او را می گرفت، تا دست پُرمهر او در دست نامهربان سیل قرار نگیرد ، وتا مادرش شاهد آرمیدن جگر گوشه اش در آغوش پرتلاطم و نا آرام رود نباشد، و جسم و جان مردم نیز هدف کُلَند این مصیبت جانسوز قرار نمی گرفت .
این اتفاق ناگوار، وجدان و روح هر انسانی را به درد آورد و آه و افسوس هر پدر رنج دیده و هر مادر زجر کشیده ای را تا ثریا بالا برد ؛ اما جز ابراز همدردی ، و همنوایی با ناله های جانگداز مادرش، کار دیگری از دست کسی بر نمی آمد .با این وجود عده ای از جوانان که شاهد ضجه های مادر و ناله های ناشکیب پدر این کودک معصوم بودند ، منتظر دولتی ها و دستگاه های متولی این امر نشدند ، و از همان روز با وجود سردی هوا ، گستردگی طول و عرض رودخانه و عمق آب ، به جستجوی جسد مفقود شده ی او پرداختند و پس از سه روز تلاش و جستجو توانستند پیکر نحیف او را از لابلای ریشه ی درختان پیدا کنند و بدین ترتیب بخشی از آلام خانواده ی دردمندش را تسکین دهند ودل آنان را از «چشم به راهی» و انتظار در آورند . جوانانی که همدردی و مهربانی را در جستجوهای بی دریغ و پر مخاطره ی آنان می توانستی ببینی و بدون اینکه دعوتنامه ای برای آنها رفته باشد ثابت نمودند که با تمام وجود حس دردمندی همشهریان خود را درک می کنند و بی تفاوت نیستند ، و خداوند نیز با بازگرداندن جسد کودک مفقود شده ، پاداش تلاش ها و زحمات آنان را داد.1021 جستجوی کودک غرق شده دلفان (12)
اما درسی که از این ماجرای غم انگیز می توان آموخت این است که در زمان حوادث پیش بینی نشده ، اولاً خانواده ها نه تنها باید رفتارهای مخاطره آمیز داشته باشند بلکه باید دیگران را نیز از خطر آگاه کنندو بازدارند ؛ و به جای ایجاد نا امنی برای خود و فرزندانشان، در صدد ایجاد امنیت و کاهش آسیب های احتمالی باشند .
دوماً باید اعتراف کرد که مجموعه امکانات و عوامل مدیریت بحران ، علیرغم تلاش ها و زحمات طاقت فرسایی را در این روزها متحمل شدند ، متناسب با رویارویی با بحران های بزرگ نیستند و اگر بحران بزرگتری به این علت یا به هر علت دیگر حادث شود ، بدون شک میزان تلفات و خسارات غیر قابل کنترل و بسیار بالا خواهد بود ؛ و شاید به فاجعه ای منتهی شود که فقط بازماندگان ، عمق آن فاجعه را درک خواهند کرد .

DSC01978
بنابراین سیل اخیر تلنگری بود که مردم نباید منتظر امداد های غیبی و دولتی باشند و خود با تقویت پدافند غیر عامل ، ضمن ایجاد آمادگی برای مقابله با بحران ، از وقوع حوادث احتمالی جلو گیری کنند . مسئولان نیز ضمن وحدت رویه و فرمان پذیری از مدیریت واحد، پیش بینی ها لازم را انجام دهند ، ابزار و امکاناتمورد نیاز را فراهم نمایند وقبل از قبل از وقوع هر بحران و متناسب با نوع آن، راهکارهای مناسب برای مهار آن را در نظر داشته باشند ، تا دچار دستپاچگی و خود باختگی نشوند و بتوانند با سرعت و دقت به وظایف خود عمل کنند.

ارسال دیدگاه

زمان ورود کد امنیتی تمام شده. مجددا بارگزاری کنید

سلام دلفان
سلام دلفان
رفتن به نوارابزار