سلام دلفان
سلام دلفان
سلام دلفان
کد خبر: 99765
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۵
تعداد نظرات: . نظر
خانه » یادداشت » این سه آسیب را باید جدی گرفت
Print This Post

با پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی بعنوان الگویی جامع، مناسب، سازگار با فرهنگ و روحیات و مذهب مردم مسلمان ایران حاکم، و یک ساختار سیاسی ممتاز متکی به مردم و مبتنی بر ارزشهای اسلامی شکل گرفت، نظامی اسلامی که در قانون اساسی دارای اهدافی عالی و بلند میباشد

سلام دلفان- انقلاب اسلامی ایران انقلابی بزرگ است که در اواخر قرن بیستم در یکی از حساس ترین مناطق جهان و در دوره حاکمیت نظام دوقطبی بوقوع پیوست و علاوه بر تحولات عمیق و ریشه ای در داخل کشور، دارای اثرات  منطقه ای و بین المللی فراوانی بوده و این تاثیرگذاری بعد از حدود چهار دهه همچنان استمرار دارد! بدون شک این انقلاب عظیم شعله های امید را نه تنها در دل مردم انقلابی ایران بلکه در میان مسلمانان و مستضعفان جهان روشن، و به موازات آن خشم قدرتهای استکباری را برانگیخت.
با پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی بعنوان الگویی جامع، مناسب، سازگار با فرهنگ و روحیات و مذهب مردم مسلمان ایران حاکم، و یک ساختار سیاسی ممتاز متکی به مردم و مبتنی بر ارزشهای اسلامی شکل گرفت، نظامی اسلامی که در قانون اساسی دارای اهدافی عالی و بلند میباشد، اهدافی مانند: پیاده کردن آرمانهای الهی، کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسئولیت او در برابر خدا با تاسی به کتاب و سنت،استفاده از علوم و فنون پیشرفته بشری و نهی هرگونه ستمگری و سلطه گری و سلطه پذیری، قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی.
همچنین قانون اساسی که میثاق ملی نامیده میشود در اصل سوم دولت را موظف نموده تا برای رسیدن به اهداف عالیه در اصل دوم همه امکانات خود را در راستاى امور زیر بکار گیرد:
۱- ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی
۲- بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر
۳- آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه، در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی
۴- تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه‌های علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق تاسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان
۵- طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب
۶- محو هرگونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی
۷- تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون
۸- مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش
۹- رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه‌های مادی و معنوی
۱۰- ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور
۱۱- تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور
۱۲- پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‌های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه
۱۳- تامین خودکفایی در علوم و فنون و صنعت و کشاورزی و امور نظامی و مانند اینها
۱۴- تامین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون
۱۵- توسعه و تحکیم برادری اسلامی تعاون عمومی بین همه مردم
۱۶- تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان.
این انقلاب عظیم و این نظام اسلامی هدیه ای الهی بود که خداوند متعال با رهبری امام خمینی ره نصیب مردم ما کرد و مردم نیز با اهدای جان از آن پاسداری و محافظت نمودند، این نظام در شرایط پیچیده امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز به محافظت و مراقبت دارد تا به یاری خداوند هم ازخطرات بیرونی محفوظ بماند و هم از آسیبهای درونی.
متاسفانه! امروز برخی علائم موجب نگرانی است و اگر بصورت جدی با آنها مقابله نشود زمینه ساز خطر و تهدید برای نظام اسلامی مان می شوند زیرا به اعتماد مردم نسبت به نظام آسیب می زنند و آسیب دیدن اعتماد مردم خطر و تهدیدی بزرگ خواهد بود.
یکی از این علائم بد رابطه بازی و قانون گریزی است، اداره کشور نیازمند قانون است و قاعده و قانون موجب بسامانی جامعه و پیشرفت و حل مشکلات میشود، باید گفت علیرغم وجود قوانین خوب و مفید و برعکس شعارها، امروز عملا در جامعه ما و بخشهایی از سیستم اداری رابطه بازیها نهادینه شده و مردم برای پیگیری امور خود قبل از هر اقدامی به دنبال رابط و معرفی میگردند تا بواسطه او گره از مشکلات خود بگشایند و عنوان میشود که بدون داشتن آشنا و سفارش کارها پیش نمی رود! در حالیکه معیار باید تنها ضابطه و قانون باشد، البته قانون نیزباتفسیر به نفع مردم.
علیرغم تاکید اسلام، امام و رهبری بر تقوا، علم و تخصص و جهاد در راه خدا در بکار گیری افراد برای تصدی مسئولیتها معیارهای دیگری اعمال میگردد! در بهره مندی از فرصتها،در استخدامها، در آموزش، در اعطای تسهیلات و ….روابط حرف اول را میزند! آیا اینگونه عملکردها شایسته نظام اسلامی است؟! باور کنید بسیاری از مشکلات امروز جامعه ما ناشی از همین عملکردهاست که باید با جدیت با آن مبارزه شود، باید گفت: متاسفانه امروز در جامعه ما رابطه بازی نهادینه شده است! و مشکلاتی را برای مردم بوجود آورده است و اگر به جای آن قانونگرایی و ضابطه مندی نهادینه می شد قطعا اوضاع ما به مراتب بهتر از آنچه که هست میبود، علاوه بر آن نکته حائز اهمیت دیگر در موضوع  غلبه رابطه بر ضابطه،نفوذ و رخنه فرصت طلبان در ارکان حکومت اسلامی است که آن هم به نوبه خود خطر بزرگی است، و همچنین میتواند ظهور و گسترش اپورتونیسم را بدنبال داشته باشد.
آسیب دیگر رسوخ روحیه اشرافیگری در بین کارگزاران نظام و شکاف طبقاتی است، از جمله وظایف دولت در قانون اساسی رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه‌های مادی و معنوی، پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‌های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه میباشد تا مردم در سایه آن احساس امنیت و آرامش واقعی و رضایت داشته باشند، فاصله طبقاتی و تفاوت فاحش میان سطح زندگی مردم و کارگزاران دارای اثرات نامطلوب اجتماعی است و میتواند به همان میزان بین مردم و حاکمیت فاصله ایجاد نماید، مخصوصا آنجا که جمع برخوردار با زرنگی و سوء استفاده از موقعیتها و بیت‌المال و رانتهای مختلف اطلاعاتی و مدیریتی برای خود و خانواده موقعیتی ممتاز ایجاد کرده باشند، مسلما چنین وضعیتی به نارضایتی مردم منجر شده و به مرور زمان به تهدید برای نظام اسلامی تبدیل میشود، علاوه بر آن تولید ثروت باید واقعی و در قبال یک فعالیت فکری یا یدی باشد،متاسفانه عده‌ای به جای برنامه ریزی برای تولید واقعی ثروت، بدنبال ثروتهای باد آورده هستند و برای چگونه خالی کردن جیب دیگران برنامه ریزی میکنند، بدیهی است اینگونه بدست آوردن ثروت رونق و پیشرفت اقتصادی را در جامعه بدنبال نخواهد داشت.
سومین آسیب مدیران و کارگزارانی هستند که نقش اپوزسیون را هم بازی میکنند! اینگونه افراد در عین داشتن مسئولیت منتقد بلکه بعضا مخالف نظام هم هستند!!  این افراد در اصل تعهد و التزام و تعصب لازم نسبت به جمهوری اسلامی ندارند و نسبت به کارآمدی نظام اسلامی تردید دارند و حتی در جلسات خصوصی به مذمت آن میپردازند! کسی که تعهد و تعصب و التزام نسبت به جمهوری اسلامی نداشته باشد چگونه میتواند برای صیانت از آن و جلب اعتماد هرچه بیشتر مردم و بروز و ظهورکارآمدی حکومت، دلسوزانه خدمت نماید؟! چنین فردی بیشتر بدنبال آن است تا از فرصت مسئولیت به نفع خود، خانواده، دوستان و اطرافیان و نهایتا باند خود بهره ببرد.
نتیجه گیری: غلبه رابطه بر ضابطه و قانون گریزی بی عدالتی محض است و یاس و ناامیدی مردم از نظام را بدنبال دارد و علاوه بر آن زمینه نفوذ فرصت طلبان را فراهم می کند، رواج اشرافیگری و ایجاد شکاف طبقاتی موجب فساد اقتصادی، اخلاقی، فرهنگی و سیاسی و تشدید آنها میشود و میان توده های مردم و مسئولان فاصله ایجاد می کند و پدید آورنده جنبشهای اجتماعی و اعتراضات مردمی است و با روح اسلام و قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی سازگاری ندارد، مسئولان مردد و بی اعتقاد یا کم اعتقاد به نظام اسلامی مصداق نفوذ و رخنه فرصت طلبان بوده و بعنوان اپوزیسیون، در درون حاکمیت موجب ضعف و سستی و ناکارآمدی ارکان نظام می شوند.
بنابراین سخن به گزاف نگفته ایم چنانچه بگوئیم: امروز کمک به تقویت جمهوری اسلامی در داخل، در گرو مبارزه با این سه آسیب خطرناک، و ممانعت از رشد و گسترش آنهاست زیرا خروجی این سه پدیده چیزی جز ناکارآمدی نیست و سایر مشکلات بصورت مستقیم یا غیر مستقیم با آنها ارتباط دارند.  علی چراغیان کارشناس ارشد علوم سیاسی

ارسال دیدگاه

زمان ورود کد امنیتی تمام شده. مجددا بارگزاری کنید

سلام دلفان
سلام دلفان
رفتن به نوارابزار