8 روز تا روز سرنوشت؛
سرویس تا انتخابات سلام دلفان- در حالی که این روزها موج انصراف نامزدهای انتخاباتی حوزه دلفان و سلسله راه افتاده است، خبرها حکایت از کناره گیری خداداد عزیزی یکی دیگر ...
سرویس تا انتخابات سلام دلفان- در حالی که این روزها موج انصراف نامزدهای انتخاباتی حوزه دلفان و سلسله راه افتاده است، خبرها حکایت از کناره گیری خداداد عزیزی یکی دیگر از نامزدهای این عرصه دارد.
بر اساس این گزارش وی قصد ائتلاف با علی چراغیان یکی دیگر از نامزدهای حوزه انتخابیه دلفان و سلسله را دارد. مسئله ای که در گفتگوی خبرنگار ما با عزیزی تکذیب نشد.
در روزهای گذشته علی باقر طاهری نیا، هادی احمدی و علی آل کاظمی از عرصه انتخابات مجلس نهم انصراف دادند. بنابراین رقابت انتخابی در حوزه دلفان و سلسله با 9 نامزد پیگیری خواهد شد.

امیداوارم این ائتلاف ها بیشتر بشه ودر آخر بدون حزب ویا گروه به مشکلات مردم این خطه خیلی محروم برسند.
ومردم در انتخاب خود بدون طایفه گری رای بدهند .
آقای مهندس حسین کریمی راد هم برای سر بلندی سلسله و دلفان از شهرستان سلسله امروز در مسجد جامع انصراف دادند. لطفا اطلاع رسانی کنید درورد بر
-مهندس حسنوند
-مهندس ملکشاهی
-دکتر طاهری
-دکتر احمدی
-مهندس کریمی راد
درود خدا بر انسانهای آزاده ای که حاضرند بخاطر مصالح یک خطه بر نفس خود پا گذاشته و ذائقه دلها را با طعم شیرین وحدت کامیاب نمایند.
به نام خدا
سلام بر مردم شریف دلفان ، سلام بروحدت ویک رنگی سلام و هزاران آفرین بر آنان که بخاطر مردم کناره گیری نمودند. ….آ قای خداداد نجابت را از آل کاظمی بیاموز نه …
آماده شویم برای جهشی بلند
اكنون زمان مقصر نشان دادن ديگران نيست.
زمان موثر بودن است.
ازاكنون آماده شويم براي جهشي بلند.
دست در دست هم چه آن كه مقصر عقب افتادگيهاست،
چه آن كه خود را در حاشيه نگه ميداشت.
چه آن كه دلش براي نورآباد ميتپيد.
چه آن كه از اين پس دلش خواهد تپيد.
چه آن كه دور است و چه آن كه نزديك.
چه رفتهها و چه ماندهها، با هم براي خيزشي بزرگ و نورآبادی بر اوج به پاخيزيم.
اگر مسئولانی جنگي در دلفان بود، سرزمين دلفان را از اين چشم ديدن تا به آن چشم اندازهاي دور و بكر و دست نخورده وسعت ميیافت، اگر مردانی جنگي در دلفان بود، تيري افكنده میشد آرش وار از آغاز اين سپيده دم تا به فلق ديگر صبح و مسير پروازش را سرزمين باستانی دلفان و مردمان زير اين پروازهمايوني تير را دلفانی نام می نهادیم، تنها شهروندان و مسئولان عاقل و زيرك، جسور و گستاخ ، اديب و هنرمند، سرد و گرم چشيده و صبور،. سخنور و دانشمند ميخواهد شهر من
تا با مشتهای آهنين،
چشمهای تيز بين و خشم آلود،
پاهای استوار و پابرجا،
زبانهای برنده،
قلبهای تپنده و به هم پيوسته،
وجود داشته باشد تا کوهها را از جا برکنند.
درياها را به خروش آورند.
نيل كه تا قوزك پاي بچههاي نورآبادیست كه هيچ،
اقيانوس ها را بشكافيم و در خيبر را بگشاييم و مردگان را دم عيسوي و روح اهورايي بدهيم و آتش را گلستان ابراهيمي گردانيم و فلك را سقف ها بشكافيم و طرح هاي نو در اندازيم.
نمي دانم تا كي در اين خواب غفلت ميمانيم، وقتي كه فرياد ميزنيم شهرمان دارد میمیرد از محرومیت وقتی که در محرومیت مان را صدا و سیمای استانی هم متوجه شده اما هیچ حرفی بر نمیآورد و ترهای هم برای نورآباد خرد نمی کنند اما دیگر شهرها را حلواحلوا می کنند وقتی در صدا و سیمایمان برای زبان لکی که نیمی از استان به آن تکلم می کنند هیچ محلی از اعراب وجود ندارد دل بستن به زندگی در شهرم و دل سوزاندن برای فرهنگم به چه دردی می خورد؟؟؟…
و ديري نمي گذرد از آن چه مي ترسيديم بر سرمان آوار شود، چه نشستهايد؟ كه زمان برخاستن است، زمان يكي شدن است، از چه خاموشيد كه زمان فرياد برآوردن است.
ازچه در هراسيد؟ به پاخيزيد، فرياد برآوريد و برخيزيد كه نه زمان نشستن است به خروش آييد و گرنه ديري نميگذرد که شهرمان هنوز هم همان شهری است که از قبل بوده است و کسانی که در کمین همین سکوتمان بودند تا در پس این سکوت خوابمان ببرد از کجا بدانند که سکوتمان از روی نجابت بود نه … ولی خوابمان برد خوابی که چندین و چند سال است ادامه دارد. تا کی؟؟؟؟ و تا کجا؟؟؟؟
تا فردايي ازهمين فرداهاي خيلي نزديك که در شناسنامه هر نورآبادی به حقارتمان بكشند؛ نام : دلفان نام خانوادگي: دلفانی تاريخ تولد: چندین دهه قبل روزی از روزهای خدا؛ ماه: مهر که با محرومیت این دیار پیوند خورده است، سال: هر سال ، محل تولد شهرستان : دلفان روستاي: دلفان شايد هم حقيرتر : دهي ، دهاتي دور ، ناكجا آبادي بر اين زمين ، برهوتي در دل تمدنی بزرگ و سرزميني بزرگ ، . ..
آفرین بر شما آقای عزیزی که خود را راحت کردید .